کامبیز نوروزی معتقد است اینکه وایرال شدن در شبکه‌های اجتماعی به معنای ارزیابی مثبت‌بینندگان نیست و بسیاری از اوقات کاربران شبکه‌های اجتماعی از این طریق اشکالات و انتقادات را بیان می‌کنند.
چارسو پرس: تا به حال شده شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده را باز کنید و یک خبر یا اظهار نظر و تکذیبیه از جانب یکی از مدیران یا نمایندگان مجلس را در آن ببینید؟ قطعا این اتفاق رخ داده است. روزانه صدها یا شاید هزاران خبر در فضای ایکس، تلگرام و اینستاگرام دست به دست می‌شود که قطعا ده‌تا از آن اخبار مرتبط با مدیران عالی‌رتبه است. همان فضایی که برای دسترسی به آن باید با انواع پروکسی و فیلترشکن دست و پنجه نرم کرد تا بتوان برای چندین دقیقه از آن استفاده کرد، همان فضایی که از نظر مدیران مرجعیت ندارد اما برای اعلام و نشان دادن عملکرد خود از اطلاعات همین فضا استفاده می‌کنند. به طور مثال پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در رابطه با بازدید برنامه‌های پخش شده در نوروز و ماه رمضان در فضای مجازی می‌گوید: «رصد معاونت فضای مجازی ما درخصوص برنامه‌های ماه مبارک رمضان و نوروز نشان داد که ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون بازدید فقط در مورد برنامه‌ها یا تقطیع برنامه‌های تولید شده در صداوسیما در همین یک ماه اخیر وجود داشته است.»

حال این سوال پیش می‌آید که آیا این باید جزو آمار به حساب بیاید یا خیر؟ و ما باید این نوع مصرف جدید را در موضوع مخاطبان صداوسیما محسوب بکنیم یا خیر؟ البته این مسئله باید علمی مطرح شود و باید بگوییم که موارد بیشتر وایرال شده خوب است یا خیر؟ برای پاسخ به این چند سوال بسیار ساده با کامبیز نوروزی، حقوقدان به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

در گام اول این پرسش پیش می‌آید که چه اتفاقی می‌افتد که یک رسانه مرجعیت خود را تا حدی از دست می‌دهد که ناچار است به رسانه‌هایی که خودش فیلتر کرده است اتکا کند؟
یکی اینکه وایرال شدن در شبکه‌های اجتماعی به معنای ارزیابی مثبت‌بینندگان نیست و بسیاری از اوقات کاربران شبکه‌های اجتماعی از این طریق اشکالات و انتقادات را بیان می‌کنند. مثلا یک سریال از تلویزیون در حال پخش است که از نگاه متخصصان بسیار مبتذل است؛ اما سکانس‌هایی از این سریال وایرال شده است. بعضی از سخنرانی‌های مذهبی که چندان با باورهای دینی مردم سازگار نیست، اما مردم این موارد را وایرال می‌کنند؛ بنابراین بازتاب برنامه‌های تلویزین در شبکه‌های اجتماعی الزاما به این معنی نیست که مخاطب ایرانی آن برنامه را پسندیده است، گاهی با آن شوخی می‌کنند، گاهی از آن انتقاد می‌کنند. اگر کسی بخواهد رسانه تلویزیون را از زاویه شبکه‌های اجتماعی بررسی کند به این معنی است که آشنایی درستی با رسانه تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی ندارد. تلویزیون قدرتمندترین رسانه است، باوجود آنکه استفاده از انواع شبکه‌های اجتماعی در پلتفرم‌های مختلف درر تمام دنیا رواج پیدا کرده، اما همچنان تلویزیون مهم‌ترین و موثرترین رسانه است. اگر یک شبکه تلویزیونی برای مخاطبان جاذبه داشته باشد، مخاطبانش از خود تلویزیون برنامه‌ها را تماشا می‌کنند نه اینکه آن را در شبکه مجازی دنبال کنند. لذا اینمه یک میلیارد و نیم دفعه بخشی از برنامه‌های تلویزیون در شبکه‌های اجتماعی دیده شده؛ از نظر من نه تنها نشان دهنده موفقیت تلویزیون نیست بلکه نشان دهنده عدم موفقیت تلویزیون ایران است.

یک طرف دیگر ماجرا را هم بررسی کنیم، شبکه‌های اجتماعی به واسطه اینکه فیلتر شده‌اند مرجعیت ندارند. چه اتفاقی رخ می‌دهد که مدیران برای بررسی ابعاد موفقیت خود از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند؟
این یک تناقض آشکار و پایان‌ناپذیر در نظام رسانه‌ای ایران است. مهم‌ترین رسانه‌ها متث واتساپ، ایکس، تلگرام و اینستاگرام در ایران فیلتر هستند. رسانه‌هایی که بسیار هم پرطرفدار هستند. مدیران این فضاها را فیلتر کرده‌ند اما در عین حال می‌بینیم که هم مردم عادی هم مقامات رسمی از این پپلتفرم‌ها استفاده می‌کنند و مدام حوزه نفوذ این پلتفرم‌ها افزایش پیدا می‌کند. بسیاری از مقام‌های رسمی کشور، اعم از وزرا و نمایندگان کشور، بسیاری از حرف‌ها و پیام‌هایشان را از طریق همین پلتفرم‌ها مثل توییتر(ایکس فعلی) و اینستاگرام منتقل می‌کنند. این یک تناقض آشکار و لاینحل است و نظام رسانه‌ای رسمی کشور هم مایل نیست این رسانه‌ها را به رسمیت بشناسد، اما به جهات مختلف نمی‌تواند و گاهی هم نمی‌خواهد که این پلتفرم‌ها را نادیده بگیرد این تناقض وجود دارد و کلی که با مسئله اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برخورد می‌شود این تناقض و مشکل حل نخواهد شد و این روند ادامه دارد.


منبع: خبرآنلاین