وقتی کسی نه با فضای فوتبال آشناست، نه درست و حسابی فوتبالیست‌ها را می‌شناسد، نه بلد است یک صحنه باورپذیر داخل زمین فوتبال و بیرون زمین بسازد، نه تحقیق بدردبخوری کرده، نه تسلطی در فیلمسازی دارد و نه بلد است از زاویه درستی به ماجرا نگاه کند، نتیجه‌اش می‌شود یک فیلم یکسویه‌ی سفارشی که نه به لحاظ تاریخی قابل اعتناست، نه از حیث سینمایی به حداقل‌ها دست پیدا می‌کند.
چارسو پرس: در روزهایی که آن چهارده بازیکن فوتبال استعفا دادند، من یک نوجوان دبیرستانی بودم؛ خواننده پروپاقرص مجله کیهان ورزشی و به شدت پیگیر فوتبال. آن روزها را خیلی دقیق یادم هست. به هرحال این واقعه یکی از دقایق مناقشه‌برانگیز تاریخ فوتبال ایران و از نقاط عطف آن است.

از سر کنجکاوی و حرف و حدیث‌هایی که جسته و گریخته از دوستانی که فیلم پرویزخان را در جشنواره دیده‌بودند، شنیدم در ایام نوروز به دیدن فیلم رفتم.

متاسفانه یک فیلم ناامید کننده، ناشیانه دیدم که تلاش فراوانی در تحریف تاریخ به خرج داده بود.



وقتی کسی نه با فضای فوتبال آشناست، نه درست و حسابی فوتبالیست‌ها را می‌شناسد، نه بلد است یک صحنه باورپذیر داخل زمین فوتبال و بیرون زمین بسازد، نه تحقیق بدردبخوری کرده، نه تسلطی در فیلمسازی دارد و نه بلد است از زاویه درستی به ماجرا نگاه کند، نتیجه‌اش می‌شود یک فیلم یکسویه‌ی سفارشی که نه به لحاظ تاریخی قابل اعتناست، نه از حیث سینمایی به حداقل‌ها دست پیدا می‌کند.

حالا بگذریم از شبیه سازی‌های مبتدیانه و فوکوس‌ زیاد روی فقط سه چهار بازیکن خاص در آن تیم ملی جوان. فکر کنید یک کریم باوی یک متر و نیمی داریم و یک عابدزاده‌ی یک متر و شصت سانتی تپل! نامجو مطلق و رحیم‌پور و طاهری و محمد ژاله مستقیم و چندتای دیگر هم انگار کلا نیستند. فیلم حتی در انتخاب بازیگر به سن دهداری هم توجهی نداشته. دهداری هنگام مرگ ۵۹ سال داشت و جناب پورصمیمی در هشتاد سالگی نقش دهداری را در ۵۳ سالگی بازی کرده است.

به‌گمانم کارگردان که فیلمنامه نویس هم هست نهایتا از روی چهار تا تیتر مجلات آن زمان و شنیده‌هایش، حدس‌هایی زده و چیزهایی برای خودش نوشته. حتی به خودش زحمت نداده‌ با آدم‌های درگیر ماجرا حرف بزند. پس عجیب نیست اگر هر دوسوی ماجرا شاکی می‌شوند و فیلم را تحریف تاریخ می‌دانند؛ هم حمید درخشان و هم احمدرضا عابدزاده.



فیلم از دهداری نه یک قهرمان که یک شخصیتِ تخت، غیر‌منعطف، کاملا بی‌منطق، بی‌جهت سختگیر و خودخواه و متکبر ساخته اما بسیار علاقه دارد که ما او را “اصولگرا” بدانیم. از او هیچ برنامه و استراتژی و تاکتیک فنی نمی‌بینیم. فقط پندهای بی‌خاصیتِ اخلاقی می‌دهد و توصیه‌هایش به بازیکنان، آدم را یاد کارتون فوتبالیست‌ها می‌اندازد.

فیلم اما به گمان من درباره لزوم خالص‌سازی و مزایای آن است. مرحوم پرویز دهداری را هم در جایگاه عامل مستقیم این خالص‌سازی تصویر کرده‌اند که طبعا یک جریان قوی حاکمیتی از او پشتیبانی می‌کند. اینکه طبق ادعای فیلم، مجلس، ارتش، دولت، رییس سازمان تربیت بدنی و حتی مردم دهداری را نخواهند و با حضور او مخالف باشند ولی او به‌طرز مشکوکی سر جایش باقی بماند، معنای کاملا مشخصی دارد.

خلاصه که آقای اوج! سفارش دادی درست، ولی پولت را -پول ما را- دور ریختی.


منبع: سینما سینما
نویسنده: کیوان کثیریان